شهيد جاسم حمودي در آخرين روزهاي سال ۱۳۴۱ در شهر آبادان به دنيا آمد و طراوت گل هاي بهاري را در فضاي خانه دو چندان كرد او در خانواده اي مذهبي و مستضعف متولد شد و تحصيلات خود را تا دوم راهنمايي ادامه داد و براي رفع نيازهاي مادّي خانواده مجبور به ترك تحصيل گرديد. او از كودكي همراه پدر به كار و فعاليت پرداخت و در تحصيل معاش ياور او بود.
با شروع انقلاب و آتش گرفتن سينما ركس آبادان، شهيد در فعاليت هاي انقلابي و تظاهرات حضوري چشمگير داشت. بعد از پيروزي انقلاب و شروع جنگ تحميلي و محاصره ی شهر آبادان همراه با خانواده اش به بخش جايزان از توابع اميديه مهاجرت كرد و بعد از مدتي همراه خانواده به علي آباد نقل مكان كرد.
او در سال۱۳۶۰ ازدواج كرد و بعد از چند ماه به خدمت مقدس سربازي اعزام شد و بعد از طي دوره آموزشي به كردستان رفت و به مبارزه با اشرار پرداخت، وقتي به مرخصي آمده بود با ابراز نگراني از وضعيت موجود در كردستان مي گفت: وضعيت كردستان زياد مطلوب نيست و ضد انقلاب در آنجا رخنه كرده است و ممكن است اين آخرين مرخصي من باشد و ديگر بازگشتي در كار نباشد.
او پس از ۸ ماه خدمت دلاورانه در منطقه ي بانه كردستان در ۲۵ شهريور ۱۳۶۱ وقتي رو در روي اشرار قرار گرفت به دوستان خود گفت: من مي مانم و با سلاح خود مانع پيشروي آنها خواهم شد تا شما بتوانيد از تپّه دور شويد و به محل امني برسيد، زيرا اگر اينجا بمانيم همگي محاصره و شهيد خواهيم شد و اگر من به شهادت رسيدم به خانواده ام بگوييد در صورتي كه خداوند به من پسري عطا نمود نامش را احمد بگذاريد و چنين شد كه در چهلمين روز شهادت پدر نام يادگار او را احمد نهادند تا پيرو آن ستوده عالميان، محمد مصطفي(ص) باشد.
پيكر مطهر اين سرباز دلاور امام زمان (عج) در قطعه شهداي اميديه به خاك سپرده شد تا در عرصه قيامت كه تمامي اسرار هويدا مي شود شاهد مظلوميت و حقّانيت اين مردم ستمديده باشد. روانش شاد و راهش پر رهرو باد.