وصیتنامه شهید اصغر قنواتی
بسم الله الرحمن الرحیم وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ
به کسانی که در راه خدا کشته شدهاند مرده مگویید آنها زنده هستند ولی شما نمیدانید
با درود به پیرمرد جماران و با درود و سلام بر تمامی شهیدان و باسلام بر شمشیر زنان در راه خدا.
حقیقت چیزی برای وصیت نوشتن ندارم فقط چند کلامی راز نیاز است. ای خدا، که ستایش و حمد مخصوص توست، ای یاری کننده و تنها معبود ناس، ای اقیانوس رحمت و ای خداوند قادر و عظیم، ای پروردگاری که هستی به یکتایی میخواندت، ای مهربانترین مهربانان و بخشندهترین بخشندگان، ها ای قدوس، ای عدالت گستر هستی، ای مالک یوم الدین،.
من اکنون که عازم جبهه حق علیه باطل هستم نمیدانم که آیا لیاقت شهادت در راه اسلام علیه کفر نصیبم میشود یا نه. و اگر هم این افتخار نصیبم شد و با شهدای صدر اسلام حسین بن علی(علیه السلام) و دیگر یارانش قرار میگیرم. نمیخواهم زیاد سرتان را درد بیاورم؛ ولی این وظیفه که بر دوش هر فرد مسلمان است که باید هر مسلمانی وصیتی داشته باشد مزاحمتان میشوم، عرضی به آن صورت ندارم، چند عرض کوچکی دارم که امیدوارم مورد قبول باشد انشاالله.
خواهران و برادران دنیا را بر آخرت انتخاب نکنید؛ که رسول خدا حضرت محمد(صل الله علیه و آله وسلم) فرموده است: پس دنیا را برای معاد خود و حیات اخروی خویش به کار بگیرید (الدنیا مزرعه الاخره)
برادران و خواهران بر همه شما باد صمیمانه و خالصانه پیروی از امام؛ که اطاعت از امام فرمان خداست (اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الامر منکم) ملت، تنها امید امام به خداست و به شما، امام را دریابید مبادا از بیعت با حضرتش سرباز زنید. یادآوری سرنوشت مردم کوفه و بی وفاییشان و پیمانشکنیشان را.
برادران و خواهران سفارش باد شما را به روی آوردن به قرآن. آن را بخوانید که سعادتتان در تفکر و تعقل در آیات آن است.
برادران و خواهران از همه شما خواهشمندم که از روحانیت متعهد و مسئول پیروی کنید؛ چرا که چراغ راه و راهنمایی هستند که ما را به هدف نزدیکتر میسازند. اگر میخواهید به هدف برسید و قلب همگی شما جهت رسیدن به هدف میتپد، روحانیت را تنها نگذارید یا از قافله انسانیت عقب میمانید و یا به جلو میروید، که هر دو برابر نابودی شماست. در تمام مسائل مسئولین را یار و یاور باشید و کمتر مشکلات را به رخ بکشید. که خدا شاهد است همگی مسئولید برای آنها محرم راز باشید و نه خودتان برملا کننده مشکلات و کمبودها باشید. به طور کلی خود را جهت ظهور امام زمان آماده سازید.
برادران و خواهران سفارش بر نمازتان مسجدها را پر کنید و تا میتوانید به جماعت نماز بخوانید و آن را سبک نشمارید. نافله را به جا آورید، خصوصا نماز شب را.
از کلیه برادرانی که توان رزمی دارند و میتوانند حضور پیدا کنند خود را معطل نکنند بشتابند به سوی جبههها به جایی باصفاتر و روحانیتر از سنگرهای خط مقدم نیست خود را برسانید.
به سنگرهای امام زمان که این افتخار نصیب هر کسی نمیشود سعی کنید این افتخار را نصیب خود کنید.
پدر و مادرم از زحماتی که برای من کشیدی تشکر میکنم و حقیقت خجالت میکشم که این را بگویم چون من نتوانستم آن زحمات را جبران کنم ولی مجبور هستم. مرا ببخشید و حلالم کنید؛ چون که ما یک امانت بیش نیستیم و این امانت دیر یا زود باید به صاحبش برگردد. ما باید خود را بسازیم و اسیر دنیا نشویم و باید بدانیم که روز قیامتی وجود دارد و گول منافق را نخوریم. سکوت در برابر منافق و صدام و دیگران خیانت به قرآن است.
پدر و مادرم این را بدانید که [البته] میدانید، تمام کسانی که در سنگرهای اسلام دفاع میکردند چشمهایشان از شدت اشکی که به عشق و خاک خدا ریخته بودند صدمه دیده، شکمهایشان از روزههای فراوان لاغر شده و لبهای از دعا خشکیده بود و رخسارشان از بیداریهای شبانه زرد گشته. اما به چهرههای آنان همواره غبار پر طراوت نشسته بود.
آری برادران من این چنین کسانی بودند که رفتند پس راستی سزاوار است که تشنه دیدارشان باشم. مادرم هر وقت به یاد من افتادی یاد آن مادرانی [که] فرزند در آغوش را، به سوی لولههای مسلسل فرستادند به یاد آر…
خواهران و برادرانم امیدوارم که مرا ببخشید و مرا حلال کنید چون خیلی حق گردنم دارید و امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید اما خواهران فرزندانت (پسرانت) را همچون علی اکبر، علی اصغر، قاسم و عباس بزرگ کنید و دخترانت را همچون زینبوار بزرگ کنید و آنها را از همین کوچکی به قرآن دعوت کنید.
و ای شما برادران عزیزم، سلاح بر زمین افتادهام را برگیرید و بر سینهتان بفشارید، که تنها یادگار من است و باید گلولههای سربیاش را بر قلب دشمنان اسلام فرود آورید و جای خالیام را در سنگر پر کنید. امروز درخت اسلام نیاز به آبیاری خون من و تو دارد. و اما برادرانی که از من ناراحت و دلخور هستند امیدوارم که به بزرگی خود مرا حلال [کنید] و ببخشید. خدایا از تو میخواهم که مرگ مرا کشته شدن در راه خود قرار بدهی با دوستانت زیر پرچم رسولت.
یک مقدار نماز روزه بدهکار هستم و از برادران حزب الله و مسلمان و از دوستان خصوصاً از برادران سپاه و بسیج میخواهم که برایم بگیرند. مرا پایین پای شهید حمید بهمئی خاک کنید.
لاله این چمن آلوده […] هنوز
پسر از دست نیانداز که جنگ است هنوز
بیا مادر حلالم کن که عزم ترک جان دارم
به دیدار دل افروزی عروج آسمان دارم
بند بربسته با عزمی گذر از مرز جان دارم
این گلخن هوای گردش باغ چنان دارم
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
و السلام
خدانگهدار
من الله توفیق
شهید اصغر قنواتی
زندگینامه شهید اصغر قنواتی
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید اصغر خان آبادی در تاریخ ۳۰/۴/۴۴ در خانواده متدین و با ایمان در شهر آغاجاری پا به عرصه وجود گذاشت. با موفقیت دوره ابتدایی را گذراند و وارد مدرسه راهنمایی شد. با اوجگیری انقلاب اسلامی در راهپیماییها و تظاهرات شرکت کردند و در پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه) تلاش مینمود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پاسداری از نظام اسلامی تلاش بیوقفه از خود نشان میداد و در برنامههای مسجد و انجمن اسلامی فعالانه حضور مییافت.
شهید اصغر خیلی آرام حرف میزد و با خواندن نماز در اول وقت و حُسن خلقی که داشت در میان بسیجیان بسیار محبوب شده بود. با آغاز جنگ تحمیلی با عشق و علاقه آمادگی خود را جهت حضور در جبهههای حق علیه باطل نشان داد و پس از اصرار زیاد و فراگیری آموزشهای نظامی راهی جبهههای نبرد گردید و با حضور مستمر در مناطق عملیاتی. دِین خویش را به اسلام عزیز أدا نمود و با شرکت در عملیات قدس ۴، و ظفر یک و دو و عملیات بدر ایثارگریهای زیادی به همراه رزمندگان جان برکف اسلام از خود به یادگار گذاشت.
سرانجام در عملیات والفجر ۸، شرکت نمود و پس از فداکاریهای فراوان در منطقه عملیاتی فاو در تاریخ ۲۸/۱۱/۶۴ به فیض شهادت نائل آمد.
والسلام
روحش شاد و یادش پر رهرو باد