شهید دادعلی آزادی وش

وصیتنامه شهید دادعلی آزادی وش

بسم الله الرحمن الرحیم

لا اله الله انت سبحانک انی کنت من الظالمین

مرگ حق است و حق ماندنی است؛ مرگ زیباترین خلق‌های خدا است؛ و همه خلق‌های خدا زیباست و مرگ زیباتر. استغفرالله ربی و اتوب الیه، الهی العفو، یا ارحم الراحمین بحق قرآن، به حق ولی‌ات، به حق رسولت، به حق اسماء حسنایت و به حق خودت و به حق سر بریده حسین‌ات و به حق فرق شکافته علی(ع) و به حق پهلوی شکسته فاطمه زهرا(س) و بِدَمِ المظلوم و به حق خون شهدا، فرج امام زمان را نزدیک بگردان؛ و نائبش را تا ظهورش نگهدار و بر هدایت این امت در مسیر خودت بیفزا و گناهان مومنین و مومنات و مسلمین و مسلمات را ببخش؛ خدایا توفیق زندگی و مرگ در راه خودت را نصیب مشتاقانت قرار بده؛ ای خدا شرمنده هستم اما یقین دارم که تو ارحم الراحمینی، خدایا ما نه تنها توبه کردن را، که دعا کردن را هم بلد نیستیم! ای قرآن، ای سپاه، ای زمین، ای همه خلق‌های خدا، من از شما معذرت می‌خواهم.

پدر و مادر و برادر و خواهرانم، من از شما معذرت می‌خواهم، ای برادران بسیجی، برادران سپاه من از شما برای تلف کردن وقت‌تان معذرت می‌خواهم. ای شهدا من از شما معذرت می‌خواهم؛ ای مولای و آقای مسلمین من از تو معذرت می‌خواهم؛ رهبر عزیز و ای نور چشم همه ملت‌های ستمدیده، من از شما معذرت می‌خواهم. نمی‌دانم دیگر از چه کسی باید معذرت خواهی کنم؛ به هر حال از همه کسانی که از هر نظر نسبت به من حقی دارند، معذرت می‌خواهم و امیدوارم که این بنده حقیر خدا را ببخشد و تو ای برادرم، ای مرادم، امید است که از کتاب‌ها خوب استفاده کنی و فرزندان خواهرم را نیز در جهت استفاده از آنها تشویق نمایی (مقداری پول در بانک و دیگر جاها دارم […] هزار تومان، آن را جهت خمس به امام جمعه بدهید، که برای امام امت بفرستد و نزدیک ۱۰ هزار تومان را برای رد مظالم به امام جمعه بدهید بعد از این هرچه ماند مقداری را برای خود بردارید و مقداری را جهت کمک به جبهه و کمک به ساختمان مسجد در راه خدا انفاق کنید؛ در ضمن هر کس طلبی از من داشت به او بدهید و همچنین از کسانیکه طلبکارم اگر می‌دانند چه مقدار است، آن را به خانواده‌ام بدهند و اگر نمی‌دانند چقدر است، آن را حلال می‌کنم) نماز و روزه قضا زیاد دارم. برادران و دوستان هر چقدر می‌توانند برایم بگیرند. انشالله که اجرش را خدا در آخرت نصیب‌تان خواهد کرد. در ضمن اگر توفیق حاصل شد و مرگ نصیب ما گردید و جسد ما به دستتان رسید قبر مرا بگذارید به صورت خاک بماند. فقط سنگ قبری جهت شناسایی روی خاک گذاشته شود، که هر کس خواست فاتحه‌ای بدهد بشناسد و روی سنگ قبر نام و نام خانوادگی و این جمله را: “کسی که دوست داشت در راه خدا بمیرد” بنویسید.

در پایان چند نصیحت به خانواده‌ام (در ضمن همه امت را خانواده خود می‌دانم) دارم:

  1. خدا را، خدا را، خدا را هرگز فراموش نکنید.
  2. قرآن را و نهج البلاغه را و دو صحیفه (سجادیه و علویه) را حتماً مطالعه کنید.
  3. نماز را، نماز را، دعا را، دعا را، بر پای دارید و بر همه وجودتان حکم‌فرما کنید.
  4. حق نماز، حق جهاد، حق تقوا، حق نفس، حق زبان و همه حقوق خدا را رعایت کنید.
  5. نفس را، نفس را، نفس را مهارش کنید؛ که حیوانی است سرکش و گرگ درنده.
  6. همیشه سعی کنید، کمتر سخن بگویید و بیشتر مطالعه و عمل کنید و تزکیه را، که ارزش علم و عمل است؛ فراموش نکنید.
  7. زمان را و عمر را دریابید؛ و از لحظه لحظه زمان استفاده لازم را بکنید؛ که دیگر خیلی دیر شده است.
  8. دنیا را، دنیا را فریب نخورید که این عروس شوهرهای زیادی دیده است و به هیچ کدام اکتفا نکرده و نخواهد کرد.
  9. عمل برای خدا را هرگز فراموش نکنید که دیگر فرصت نیست.
  10. شما را قسم به آن کسی که برایتان عزیز است و دوستش دارید (الله) محبت به همدیگر را هرگز از دست ندهید؛ چرا که الانسان عبید الاحسان.
  11. شما را قسم به خون شهدا، حق واجبات را رعایت و مستحبات را انجام دهید.
  12. شما را به خدا قسم از غیبت و سخن لغو بپرهیزید.
  13. اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِكُ الْعِصَمَ . اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ النِّقَمَ . اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَيِّرُ النِّعَمَ . اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ الدُّعَاءَ . اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ الْبَلَاءَ؛ اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِى كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ ، وَكُلَّ خَطِيئَةٍ أَخْطَأْتُها

این آن چیزهایی است که به نظرم لازم بود که بنویسم و از خداوند متعال طلب مغفرت را دارم و امیدوارم همه افراد نیز مرا ببخشند و از خدا نیز برایم طلب مغفرت کنند دیگر عرضی ندارم.

 والسلام

داد علی آزادی وش

 در ضمن کتاب‌های قاموس قرآن که هفت جلد در سه جلد است و بحار جلد ۱۲ که درباره امام زمان است و المنجم ترجمه عربی به فارسی لغت است را به سپاه رامشیر تحویل دهید.

والسلام

داد علی آزادی و ش

از همه طلب بخشش دارم

بسمه تعالی

این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران کوتاه کرد با تاییدات الهی پیروز گردید. امام خمینی(رضوان الله علیه)

خلاصه‌ای از زندگینامه شهید آزادی وش

شهید در سال ۱۳۳۸ در آغاجاری در خانواده مستضعف و مذهبی چشم به جهان گشود دوران دبستان و راهنمایی را با موفقیت در آغاجاری پشت سر گذاشت.

پس از طی دوران راهنمایی به علت ضعف مالی خانواده و احساس مسئولیتی که نسبت به آن‌ها می‌کرد، تصمیم گرفت که در امتحانات آموزشگاه فنی حرفه‌ای شرکت نفت شرکت کند و این کار را انجام داد و با موفقیت آنها را پشت سر گذاشت و همزمان با گذراندن دوره کارآموزی شرکت، در کلاسهای شبانه شرکت می‌کرد و ادامه تحصیل می‌داد. در سال ۱۳۵۵ دوره کارآموزی او به پایان رسید و به استخدام شرکت ملی نفت درآمد و مشغول به کار گردید یک سالی از استخدام نگذشته بود که زمزمه‌های انقلاب به گوش می‌رسید.

شهید چون در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده بود قبل از انقلاب پایبندی به مسائل اسلامی بود و با وزیدن نسیم انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی با توجه به زمینه مساعدی که داشت خود را بدون هیچ گونه وقفه‌ای در معرض این نسیم قرارداد.

با شروع انقلاب به فرمایشات رهبر توجه خاصی داشت. هر وقت اعلامیه می‌دادند، دست از کار می‌کشید و او از کسانی بود که همکارانش را تشویق به اعتصاب می‌کرد و خود تا به ثمر رسیدن انقلاب به سرکار نرفت. با پیروزی انقلاب در تشکیل انجمن‌های اسلامی شهر در تشکیل کلاس‌های عقیدتی نقش فعال داشت و با شروع جنگ تحمیلی و از شرکت ترخیص شد. در سپاه پاسداران، آغاز به کار کرد و مدتی را در سپاه پاسداران رامشیر بودند و سپس از سپاه امیدیه منتقل شدند. شهید چون بیشتر مسئولیت او آموزش عقیدتی بود، مدتی را برای تحصیل به قم رفتند و در آنجا مشغول تحصیل درس‌های حوزوی شدند. هر وقت که می‌خواست به جبهه اعزام شود به خانواده می‌گفتند که می‌خواهم به قم بروم! به خاطر اینکه خانواده ناراحت نشود (ولی منظور از قم محل قیام یا همان جبهه بود) و همیشه خانواده را برای شهادت خودش آماده می‌کرد.

کمک به مستضعفین

شهید چون در یک خانواده مستضعف به سر می‌برد، از وضع مستضعفین رنج بسیاری میبرد و همیشه می‌گفت از ما مستضعف‌تر هم هست؛ تمام درآمد و حقوق خود را به مستضعفین کمک می‌کرد. علی‌وار این کار می‌کرد با کمک‌های نقدی یا غیرنقدی بدون آنکه بفهمند کمک از طریق چه کسی است، غیر مستقیم کمک می‌کردند و حتی در زمینه ازدواج خانواده‌های مستضعف کمک‌های بلاعوض کرده بود. آن را از زبان دوستانش بعد از شهادت شنیدیم. او در ازدواج دوستان کمک مالی به صورت قرض داده بود که آن برادران پس از شهادت وی قرض‌های خود را به خانواده‌اش دادند. شهید به صله رحم اهمیت بسیار می‌داد و هر وقت به منزل بازگشت به اقوام و فامیل سر می‌زد و احوال آنها را جویا می‌شد.

علاقه  شهید به مطالعه

علاقه زیادی به مطالعه داشت و شبها تا دیر وقت مطالعه می‌کردند. از او یک کتابخانه شخصی که چیزی حدود یک هزار جلد کتاب را شامل می‌باشد باقی مانده است. همچون کتاب‌هایی چون مجموعه کامل مجمع البیان، تفسیر نمونه، کتاب‌هایی از استاد مطهری و بهشتی و حضرت امام می‌باشد. و نوارهای کامل شناخت مطهری و شناخت بهشتی از مجموعه نوارهایی است که در کتابخانه موجود است. و همیشه برادر و خواهرانش و بچه‌های خواهرش را تشویق به مطالعه می‌کرد و در وصیتنامه‌اش تاکید زیاد به این موضوع کرده است.

خلاصه‌ای از گفته‌های یکی از همکلاسی‌هایش که از دوران ابتدایی تا پایان دوره راهنمایی و دبیرستان و دوران پیروزی انقلاب:

اینکه در یک خانواده مستضعف زندگی می‌کرد، ولی هیچ وقت احساس ضعف در چهره او نمایان نمی‌گشت و من می‌توانم بگویم با تمام سختی‌های زندگی که داشت با آنها مبارزه می‌کرد. در دوران تحصیل از آنچنان روحیه‌ای قوی برخوردار بود که اصلاً فکر نمی‌کرد که در یک خانواده مستضعف به سر می‌برد. چون همیشه سخنانش این بود که زمانی فرا خواهد رسید که ما مستضعفان از این حالت بیرون خواهیم آمد و با شروع انقلاب اسلامی شهید جهت برپایی مراسم راهپیمایی و انتشار اعلامیه‌های امام فعالیت زیادی داشت به طوری که گاهی اوقات مستقیم از اهواز اعلامیه می‌آورد و بین مردم توزیع می‌کردند.

خلاصه‌ای از گفته‌های همکاران در محیط کار از دوران آموزشگاه تا بعد از پیروزی انقلاب

شهید یکی از کارآموزان بود که انگشت نما بود؛ از نظر اخلاق و رفتار و کردار ایشان در محیط کار طوری بود که هم علاقه وافری به داشتند. رفتارش با تمام اطرافیان خود برادر گونه بود زبانی شیرین داشت و بیانی فصیح و هیچ و حاضر نبود کسی را از خود برنجاند و هرگاه فرصتی برایش پیش می‌آمد به مطالعه کتاب مذهبی میرپرداخت و همیشه تعدادی کتاب همراه خود داشت که هم خود مطالعه می‌کرد، و هم جهت مطالعه دیگر همکارانش می‌داد و آنها را تشویق به مطالعه می‌نمود و همیشه امر به معروف و نهی از منکر و همکاران را نسبت به انجام فرائض دینی قرائت قرآن تشویق می‌نمود. شهید خستگی‌ناپذیر بود و در محیط کاری جدی و فعال بود و هیچ وقت مسئولین اداره مربوطه از ایشان نمی‌توانستند ایراد بگیرند و کارهای محوله را به نحو احسن انجام می‌داد. با وضعیت ظاهری مرتب مقررات ایمنی کارگاه را رعایت می‌نمود با شروع انقلاب فرمایشات رهبر توجه خاصی داشت. هر وقت که اعلامیه می‌دادند دست از کار می‌کشید و یکی از برادرانی که در به اعتصاب کشانیدن کارکنان (قسمت منظور کارخانه گاز مایع می‌باشد) نقش بسزایی داشت و خود از کسانی بود که از اول اعتصابات تا آخرین روزهای پیروزی انقلاب در محیط کار حاضر نشد. با کسب اطلاع از منابع خبری که از امام در اعلامیه‌های او را به دیگران می‌رساند تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام و با نثار خون عده‌ای از برادران و خواهران به پیروزی رسید و در صنعت نفت، استقلال خود را همگام با سایر اقشار ملت به دست آورد.

One thought on “شهید دادعلی آزادی وش

  • 20/02/2022 at 15:15
    Permalink

    خداوند روح او را با ائمه ی اطهار محشور فرماید. جایش در این دوران در شهرمان خالی است تا در بین جوانان حضور یابد و درسهای اخلاق به همه بدهد.

    Reply

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *