زندگینامه شهید غلامعباس بخرد
به نام خدا
آنچه از زبان این حقیر برروی این ورق کاغذ میبینید و میخوانید این حقیقت که شهید گرانقدر گفته است و خود دیده و شنیدهام
چنانچه بخواهیم تمام دوران کودکی ایشان را و رفتارهای خوب و او را که دیدم بنویسیم به خونش قسم به چندین سطر و ورق خواهد انجامید. اما آنچه که به نظر لازم میآید مختصر گفتاری است که در اواخر عمر ایشان و از زبان ایشان شنیدم.
ایشان در سال ۱۳۳۶ در روستای تچیه یکی از روستاهای بخش هندیجان یا ماهشهر در نزدیکی غوله علیا پشت پل سویره به دنیا آمدند؛ که در سال ۱۳۴۰ ما از آن روستا به آغاجاری مهاجرت نمودیم. ایشان پس از گذراندن دوران تحصیل دوره ابتدایی، وارد آموزشگاه حرفهای شرکت نفت شدند. پس از پایان دوره آموزشگاه به هنرستان شرکت نفت اهواز برای ادامه تحصیل پرداختند. پس از اتمام دوره هنرستان در کنکور سراسری شرکت نمودند، که در دو رشته تحصیلی قبول شدند. یکی در رشته مهندسی مکانیک هواپیما جت خدمت در ارتش، و دیگری در رشته زبان انگلیسی در مدرسه عالی ترجمه که بعدها به مدرسه عالی شهید مفیدی نامگذاری گردید. که ایشان با اطلاعات کافی در مورد ماهیت رژیم گذشته داشتند، حاضر نشدند در رشته مکانیک جهت خدمت در ارتش آن نظام شرکت و خدمت نمایند. زیرا ایشان در هنرستان اهواز با تعدادی از دوستان که اکنون در حکومت اسلامی مقام و منصبی دارند، هم دوره بوده و کارهایی انجام داده بودند که نیاز به توضیح بیشتر نمیباشد. خلاصه ایشان پس از مشورت گفتند میروم در مدرسه عالی ترجمه. پس از یک سال که در آن مدرسه درس خواندند از جوی نامساعد آن محیط […] صحبت کردند. گفتند خیلی نگران کننده است گفتم ادامه بدهید، ایشان مشغول درس شدهاند که با مسائل انقلاب و آشنایی بیشتر ایشان با رهبران و مبارزان انجامید. ایشان کتاب حکومت اسلامی امام (ره) و کتابهای حسین شهید و علی ابرمردی چگونه از استاد شهید دکتر علی شریعتی، را در سال ۵۶ به منطقه آغاجاری آوردند. خلاصه در سال ۵۷ که در تهران مشغول تحصیل بودند در انقلاب و تظاهرات اگر نگویم نقش داشته، عضوی فعال و سرشناس در بین دوستان خود محسوب میشدند. به گفته خود ایشان یکی از دوستانش در یکی از خیابانهای تهران جلوی خودش هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد. ایشان پس از ورود امام و به وجود آمدن انقلاب شکوهمند یوم الله ۲۲ بهمن، که در تهران بودند و در تمام حوادث آن زمان مسائل را از نزدیک دیده بودند. از طریق وزارت نفت آن زمان به منظور ادامه خدمت خود و تعدادی از همکارانش را در پالایشگاه مشغول خدمت نمودند.
در نیمه اول سال ۵۹ با دختر عمویم که در آبادان بودند ازدواج نمودند. که پس از سه ماه از ازدواج، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد. ایشان با توجه به این که دارای ماشین و جوانی تازه داماد بودند، روزهای اول جنگ ماشین را در خانه گذاشتند و برای خاموش نمودن و در محل کار خود در پالایشگاه بود و حاضر به ترک محل نشدند و به همسر خود گفتند شما اگر میخواهید بروید، بروید. من هم اینجا هستم و از کشور و میهن در حد توان خودم دفاع خواهم نمود. این بود که در روز دوم مهرماه سال ۱۳۵۹ در پالایشگاه آبادان به طوریکه در پرونده ایشان مشهود است به درجه شهادت نائل شدند و ایشان اولین شهید این منطقه هستند؛ که هنوز گلزار شهدا به صورت تپهای بود، که بعدها صاف گردید و به تدریج شهیدان گرانقدر در آنجا آرمیدند.
تکیه کلام ایشان پیوسته این بود، کسانی که با آنان که رفتند کاری حسینی(ع) کردند؛ آنها که ماندهاند باید کاری زینبی(ع) کنند وگرنه یزیدیاند. از آثار شهید علی شریعتی که در دانشگاه با آثار ایشان آشنا شده بودند این بود قسمتی از وصیت نامه شهید
غلامعباس بخرد برادر گرانقدر و فرزند عزیز خانواده ما چنانچه بخواهیم از خصوصیات زندگی ایشان بنویسم به درازا خواهد کشید و همین قدر بگویم که لایق شهادت بود. زیرا بیشتر از آنچه که حرف میزد، عمل انسانی و شجاعت داشت. چنانچه بخواهید میتوانید از کلیه دوستان و آشنایان دوران تحصیل و آموزشگاه و هنرستان و دانشگاه ایشان پرسید و تحقیق جامعه داشته باشید
از اینکه وصیت نامه شهید به صورت کتبی در اختیار ما و شما همانند سایر شهدا نمیباشد. […] ناگهانی جنگ میباشد که آن شهید فرصت چنین وصیت نامه نیافته. چه بسیار بزرگ مردان و زنان که اینگونه بی نشان جان باختند.
از طرف خانواده شهید غلامعباس بخرد
زندگینامه شهید غلامعباس بخرد
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید غلامعباس بخرد فرزند غلامرضا در سال ۱۳۳۶ در یکی از روستاهای آغاجاری در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیطی تربیتی پرورش یافت و با فضائل نیک اخلاقی آشنا گردید. افراد خانواده را به کارهای نیک هدایت و دوستان را به راه راست رهنمون مینمود. رابطهاش با والدین بسیار مهربان و با فروتنی بسیار با آنها برخورد میکرد. دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند و وارد دوره دبیرستان شد و موفق به اخذ دیپلم گردید. سپس وارد دانشگاه شد و بعنوان دانشجوی کارشناسی رشته زبان خارجه پذیرفته شد. پس از مدتی به استخدام شرکت نفت درآمد و در مناطق صنعتی و کارخانجات (پالایشگاه آبادان) مشغول به کار شد. با توجه به شدت گرفتن جنگ دشمن مراکز صنعتی و اقتصادی را مورد هدف بمباران هوایی قرار داد و پالایشگاه آبادان را مورد هدف اولیه قرار داد.
شهید غلامعباس بخرد ضمن فداکاری و ایثارگری فراوان در تاریخ ۱۳۵۹/۰۷/۰۲ در در اثر بمباران هوایی پالایشگاه آبادان به فیض شهادت نائل آمد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد