زندگینامه شهید احمد تمیمی
بسمه تعالی
اعتماد به نفس و یقین و عشقداری در تاریخ رشادتهای جوانان این مرز و بوم، جهانیان را در حیرت و شگفتی فرو برد. براستی این استوار مردان با نزهت و نزاکت خاص خود از کنار لغزشگاههای نفسانی، سوی کدامین معراج قدم عشق بر مینهادند. ای دل بگذار این راز در زیبایی شگفتیهایش همچنان نهفته باقی بماند آن زیبایی که احمد تمیمی را از اسرار ناشناخته این حماسه باقی گذاشت.
احمد به سال ۱۳۴۰ شمسی در شهرستان امیدیه، پا به عرصه وجود نهاد. احمد محروم زیست و تنگدستی را چشید از آوان کودکی در اعانت و یاری جستن به محرومان و مستمندان اهتمام ورزیده بود. جوینده عشق بود. نگاههای سرگردان و بیقرار او بکمالات راهی جست. و اینها بود که با پیروزی انقلاب اسلامی آرامش خود را در اتصال به ولایت میدید. روزها مشغول تحصیل بود و شبها از انقلاب اسلامی پاسداری میکرده و عشق را در برائت از دشمنان ولایت تعریف میداده.
پس از تشکیل سپاه وارد این ارگان شد اما او همچنان دلباخته و بیقرار است. مدت یک ماه جهت سرکوبی توطئهگران گنبدکاووس اعزام گشت. اکنون پریشان خاطر و نگران است. در فکر مظلومیت امام فرو رفته و این بار با شعار نصر من الله و فتح قریب، به کردستان اعزام گشت و با ضد انقلابیون به جنگ پرداخت. تا اینکه جنگ تحمیلی استکبار علیه نظام نوپای اسلامی آغاز گشت؛ اما شهید هدف خود را دریافته بود و مظلومیت امام نگرانی او را دوچندان ساخت. راهی جبهه جنگ شد تا اینکه در بیستم مهر ماه سال ۱۳۵۹ با اعتماد به نفس و دل باخته و یقینوار، این بار جام شهادت را تقدیم تاریخ نمود.
روحش شاد