هميشه گشاده رو بود و لبخند زيبايي چهره اش را زينت مي داد. در اميديه به دنيا آمد و خانواده اش از سال ۱۳۵۱ در علي آباد ساكن شده بودند. او تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در مدرسه ي جنب منزلشان با موفقيت سپري كرد و در ايام انقلاب به مسجد و انجمن اسلامی پيوست و با تشكيل پايگاه مقاومت شهيد باكري يكي از اعضاي فعال آن به شمار مي رفت. او در سال ۱۳۶۰ وارد انتظامات سپاه شد و در پدافند پاسارگاد (پادگان شهیدعلیدادی) مردانه در برابر تجاوز هواپيماهاي عراقي ايستاد.
جاويد الاثر غلامعباس فدعمي در سال ۱۳۴۴ در خانواده اي متديّن چشم به جهان گشود و از نظر اخلاقي به متانت و مهرباني شهره بود، او از هر كمكي كه از دستش بر مي آمد دريغ نمي كرد و پيوسته به فكر محرومان بود. او به خانواده عشق مي ورزيد و سعي مي كرد پدر و مادر از دست او رنجيده خاطر نشوند به همين دليل در آخرين نواري كه حكم وصيت نامه او را دارد بعد از توصيه به پيروي از امام و برگزاري نماز اول وقت، از آنها طلب عفو مي كند.
وي تحصيلات خود را تا سال سوم دبيرستان با موفقيت ادامه داد و در ۱۸ بهمن سال ۱۳۶۱ همراه با گردان انشراح، در عمليات والفجر مقدماتي در منطقه شيب میسان شركت جست و به خیل گل هاي ياس پيوست تا همچون ديگر عزيزان جاويد الاثر در قلب و سينه ي امام مسكن گزيند و در بهشت برين بر خوان نعمت الهي نشيند و از جمال بي همتاي دوست بهره مند گردد. همراه با پدر و مادر اين عزيز زمزمه مي كنيم:
بي تو در دامن گلـزار نخفتم يك شب
كـه نـه در باديـه خـار مـغيـلان بودم
تا مگر يك نفسم بوي تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
روحش شاد و يادش گرامي باد.