جمعه خدادادزاده

   با این که در خانواده ای متمکّن به دنیا آمده بود ولی به هیچ وجه به زرق و برق زندگی مادّی دل نبست. از کودکی در مسجد جنب منزلشان حاضر می‌شد و جانش را از سرچشمه زلال معارف اسلامی سیراب می ساخت.

   تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در امیدیه با موفقیت سپری کرد و دیپلم خود را از هنرستان صنعتی بهبهان در رشته اتومکانیک اخذ نمود. وی در تحصیل علم و دانش خستگی ناپذیر بود و در ورزش فردی موفّق به شمار می آمد و دروازبان     تیم های پرسپولیس و بانک ملی امیدیه بود.

   اين شهيد عزيز پيوسته می‌گفت: « رضای خدا در هر کاری برایم مقدم است و آن لحظه که از یاد او غافل شوم جزء زندگیم به حساب نمی آید. » او هر کاری را با برنامه ریزی دقیق و دلسوزی انجام می داد و در اغلب فعالیت های مذهبی و    عقیدتی ـ سیاسی شرکت داشت. در فعالیت های انقلابی علیه رژیم پهلوی آن چنان دقیق عمل می‌کرد که عوامل رژیم از شناسایی او عاجز بودند. شرکت در  راهپیمایی ها و تظاهرات را وظیفه خود می دانست، این تلاش ها بعد از ورود امام خمینی(ره) رنگ جدّی تری به خود گرفت. آن چنان به اسلام و رهبر کبیر انقلاب عشق می ورزید که تمام وجودش را وقف خدمت به اهداف مقدّس نظام جمهوری اسلامی‌کرده بود، در برابر جریانات انحرافی با تمسّک به ولایت فقیه به دفاع از ارزش های اسلام ناب محمّدی پرداخت و برای دفع توطئه اشرار در کردستان داوطلبانه به میدان رفت و از ناحیه پا مجروح شد.

   شهید جمعه خداداد زاده درتاريخ ۳/۷/۱۳۳۸ در خانواده ای مذهبی و اصیل در شهرستان امیدیه به دنیا آمد. او در ۲۰ سالگی به عنوان تکنسین مکانیک دستگاه های حفّاری به طور اقماري در شرکت ملّی حفّاری مشغول به کار شد.

   با شروع جنگ تحمیلی او بعد از چهارده روز کار و فعالیت در جبهه تولید، در ایام استراحت خود به جبهه های نبرد می‌شتافت تا در روزهای سخت و دشوار مقاومت، برادران خود را یاری نماید. آری او در دو جبهه، سرافراز و سربلند از بوته ی آزمایش به در آمد و لبخند ها و فریب های دنیای مادّی نتوانست او را در لجنزار خود غرق كند.

   این رزمنده بسیجی و مجاهد خستگی ناپذیر در عملیات بیت المقدس به عنوان آرپی جی زن به شکار تانک های مزدوران عراقی رفت و شجاعانه جنگید و سرانجام در دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در سرزمین گلگون خرمشهر در محور شلمچه ندای دوست را لبیک گفت.

   پیکر مطهر این کبوتر خونین بال پس از ۱۶ سال در تاریخ ۲۱/۶/۷۶ با بدرقه پرشور مردم شهید پرور امیدیه در قطعه شهدای این شهرستان به خاک سپرده شد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

   با نام آن یگانه هستی بخش و هادی انسان و انسانیّت.

   با سلام و درود بر رهبر کبیر و فرزانه، خمینی بت شکن و امّت مسلمان ایران و خانواده بسیار عزیزم.

   عزیزانم قدر این انقلاب الهی و رهبر بزرگوارش را بدانید زیرا انسان باید تا زمانی که از چیزی بهره مند است قدر آن را بداند.

   وحدت و انسجام خویش را حفظ کنید و همواره گوش به فرمان رهبر بزرگوارمان باشید زیرا که چراغ راه موفّقیت و هدایت و عزّت در دو جهان، به دست اوست.

   آری عزیزانم در برابر انسان هایی که در راه رضای خدا، قرآن و امام، جان خود را فدا مي كنند و با شور و شوق طبق فرمان امام خود به جبهه ها می‌شتابند و عاشقانه با معبود خود پیمان می بندند، چه می توانیم بگويیم؟ از خود مي پرسیم که چه چیزی می تواند توجیه کننده و روشنگر این گذشت و فداکاری باشد؟آن چه عاملی است که باعث می‌شود اين عزيزان از تمامی لذّت های مادی و دنیوی چشم پوشی کنند؟

   ای دشمنان ظالم که ظاهراً خود را حامی بشریت معرفی می‌کنید! ای زالوهایی که جز مکیدن خون محرومان و مستضعفان کار دیگری از شما بر نمی آید! بدانید که اگر روز و شب توپ ها و خمپاره هایتان را بر سرمان روانه کنید یا با رگبار موشک هایتان آسمان سرزمین ما را تیره و تار سازید باز هم نخواهید توانست ذرّه ای از ایمان و اعتقاد ما را سست کنید زيرا ما چون عقابی در آسمان و شیری در زمین در مقابلتان ایستاده و با زبان و سلاح با شما خواهیم جنگید و شکستتان خواهیم داد. به فرمایش رهبر کبیرمان حضرت امام خمینی « ما مرد جنگیم. »

   – از خانواده عزیزم خواهش می‌کنم هرگز رهبر را تنها نگذارند و در پشتیبانی از انقلاب و دولت جمهوری اسلامی هر روز مصمم تر از روز پیش باشند.

   – در هر عرصه مطیع ولایت فقیه باشید و دیگران را هم بدین مهم سفارش نمایید.

   – هیچگونه ملال درباره من نبایستی باعث شود که رخنه ای در ایمانتان حاصل شود و یا خدای ناکرده حرکتی از شما سر زند که انتظارش را ندارم و دشمن شاد شود.

   – هرگز ناشکری و ناسپاسی نکنید زیرا در این صورت حساب من از شما جدا خواهد بود.

   – مادر و خواهران عزیزم مثل همیشه الگوی خود را حضرت فاطمه(س) قرار داده و صبورانه راه او را دنبال کنید.

   – خانواده محترمم! از همه شما راضی و خشنودم و امیدوارم خدای من هم از شما خشنود باشد.

   – از شما خواهش می‌کنم که از طرف من از همه ی بستگان و دوستان و همشهریان حلالیت بطلبید، چرا که من هم انسانی ضعیف ام.

   – از شما خواهش مي كنم، هر وسیلة قابل استفاده ای كه در منزل یا هر جای دیگر دارم، در راه رضای خداوند به افراد نیازمند بدهید.

    – آری عزیزانم! من راه امام که راه الله، رستگاری و سعادت انسانهاست، را پذیرفته ام، راهی که آقا و سرور شهیدان امام حسین(ع) آن را با خون خود ترسیم نمود و باعث تثبیت اسلام ناب محمدی و سربلندی مسلمانان در طول تاریخ گردید.

   – پدر و مادر بسیار عزیزم! برادران و خواهران عزیزم! همه شما را دوست دارم و کوچک همه شما بوده و هستم و همیشه دعاگویتان خواهم بود.

                                                                                           والسلام

                                                                                   جمعه خداداد زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *