شهید غلامرضا احمدی

دستنوشه‌ی شهید

خدمت پدر و مادر عزیزم و خدمت پروین و خدمت برادرم

پس از عرض سلام و سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم و خواستارم

امیدوارم که حالتان خوب و سرحال و هیچگونه ناراحتی و کسالتی نداشته باشید

باری عرض می‌شود که اگر از حال اینجانب را خواسته باشید بدعاگوی شما مشغول می‌باشم و جای هیچگونه ناراحتی نیست بجز دوری شما[جهت اطمینان از صحت چند کلمه آخر به تصویر رجوع شود]؟

سلام پروین جان؛ پروین جان، نامه پرمهر و مهر محبت تو در مورخه ۵/۲/۱۳۶۰ روز دوشنبه در بهتر وقت به دستم رسید و خیلی خیلی خوشحال شدم که هنوز یاد من هستی. خواهر جان ما را در مورخه ۳/۲/۱۳۶۰ شب ساعت ۱۲ شب به ما گفتند که شما را به بازاودراز [شاید منظور “بازی دراز” باشد] می‌برند چون اختیار به ما دادن و ما ساعت پنج صبح بیدار شدیم و به بازاودراز [شاید منظور بازی دراز باشد] رفتیم و در بازاودراز [شاید منظور بازی دراز باشد] یک روز آنجا بودیم و هیچ جای نگرانی و ناراحتی نبود چون ماه بازاودراز [شاید منظور بازی دراز باشد] از دست رفته عراقی گرفتیم و ۴۰۰ یا بیشتر از نفر عراقی گرفتیم و آنها را در کرمانشاه بردیم.

مادر جان، پدر جان […] الهام جان، به خدا حال من خوب است و هیچ ناراحتی ندارم و حال که من […] ساعت دوازده شب از بازاودراز [شاید منظور بازی دراز باشد] بیدار شدیم و به سوی پادگان ابوذر راه افتادیم و من در ساعت ۵ صبح بود که نامه پر مهر تو به دستم رسید و خیلی خیلی خوشحال شدم خواهر جان در نامه‌هات نوشته بودی که […] در نامه‌ای که فرستادی نوشته بودی که من یک رادیو و دوربین لازم دارم و من به صفر گفتم برای تو بخرد و وقتی که تو آمدی به تو بدهیم

خواهر جان از تو متشکرم

خواهر جان هنوز معلوم نیست کی به خانه برگردیم. چون مرا برای احتیاط این جا گذاشتن و انشالله به امید خداوند متعال به دیدار شما خواهم آمد؟

خواهر جان من دیگر عرض ندارم بجز و دوری شما از خداوند متعال خواهانم و خواستارم

خواهر جان سلام گرم گرم مرا که از فرسنگها دور هستم سلام گرم مرا بپذیرید و خدمت برادر عزیزم علی جان و خدمت الهاجان و کتایون سلام گرم گرمی برسان و به جای من الهام را ببوس و خدمت محمد و فاطمه سلام گرم گرم برسان و خدمت ابوالحسن و پروانه و به همگی خانواده‌های عزیز و مهربان و خدمت پدر و مادر عزیزم که این دفتر نامه را برایم خریده متشکرم و پروین جان به جای من ننه را ببوس و سلام گرم گرمی به ننه افسانه و افسانه و منصور و بچه‌هایش و به خدمت خانواده‌های عمویم حتماً برسان و شما را به خدا میسپارم

کسی که شما را هرگز فراموش نمی‌کند غلامرضا احمدی

۵/۲/۱۳۶۰

در حاشیه نامه نوشته شده بود:

خواهر جان […] به علی بگو که چرا نامه نمی‌نویسی

حتما یاد نر[…] و بگو که برایم نامه بنویسید

خواهر جان وقتی که خواسته نامه بنویسی

خیلی خیلی قشنگ مینویسی

و خیلی خیلی بنویس از درس خودت و از

حرف‌های مادرم و درد پا مادرم حتما بنویس

متشکرم

در نامه‌ی دیگری آمده است:

 خدمت حضور محترم[…] عزیزم و خدمت خواهر گرامی

پس از عرض سلام و سلامتی شما را از خداوند متعال خواهانم و خواستارم و امیدوارم که حالتان خوب و سرحال باشید در زندگی همیشه موفق و پیروز باشید

باری عرض می‌شود که اگر از حال بنده را خواسته باشید الحمدالله خوب و سرحال هستیم و جای هیچگونه ناراحتی و نگرانی نیست به جز دوری شما

ابوالحسن من خیلی خیلی از لطفتان متشکرم که خدمتی در لطفم کردید خواهر جان خیلی خیلی از زحمت‌هایی که برایم کشیده‌ای خیلی خیلی از لطفتان متشکرم و همینطور از پدر و مادر شوهر[…]

خواهرجان من، حال در پادگان ابوذر هستم و دارم برای خدمت حضور شما نامه[…] ولی جای شما خالی بود

[…] جان من این نامه را در مورخه –/۳/۱۳۶۰ این نامه مینویسم و در ساعت ۴ بعد از ظهر هست که این نامه را برای حضور شما می‌نویسم. ابوالفضل جان ما در جبهه سید صادق هستیم من بعد از ۱۵ روز یا یک روز بامید خداوند متعال با آغوش باز به حضور شما می‌آیم

خواهر جان من که در جبهه هستم جای هیچ گونه ناراحتی و کسالت نیست وقت دوری حضور شما

خواهر جان من دیگر عرضی ندارم به جز دوری شما

خواهر جان ابولجان از طرف من سلام گرم گرم را که فرسنگها دور هستم سلام گرم گرمی سلام گرم گرمی به خدمت حضور پدر و مادرم و ننه افسانه و افسانه و منصور و همگی از طرف سلام گرم گرمی برسان

و خدمت حضور پدر و مادرم و[…] همگی را از طرف من برسان حتی[…] من دیگه حرفی ندارم به جز دوری شما

خدا حافظ خدا نگهدار شما باشد

 کسی که هرگز شما را فراموش نمی‌کند حتی تا آخرین قطره خون

تقدیم از خدمتگزار شما غلامرضا احمدی

مورخ ۸/۳/۱۳۶۰

در حاشیه نامه نوشته شده بود:

مادر جان تو یک مادر خیلی خیلی زحمت کش بودی و خیلی مهربان خدا تو را نگه دارد

در حاشیه نامه نوشته شده بود:

 مادر جان امیدوارم که عکس‌هایم به دست رسیده باشد

 مادر جان آنها را نگه دار متشکرم پیش خودت

در حاشیه نامه نوشته شده بود:

مادر جان تو را به خدا وقت هیچ ناراحت برایم نباش چون من حالم خوب است وقتی که تو ناراحتی هستی انگار یک کوه بر سرم خراب شده پس هیچ ناراحته[…] نباش متشکر[…]

در حاشیه نامه نوشته شده بود:

مادر جان نمیدانی که من چقدر دلم تنگ شده برایت

و تو مثلاً یک ماه هستی که شبها بر سرم هستی چون من وقتی که مریض بودم همیشه تو من دعا میکردی مثلاً یک فرشته هستی

مادرجان من از راه دور که فرسنگ‌ها دور است، تو را می‌بوسم و تو را به خدا می‌سپارم

مادر جان به جای من زن عمویم را ببوس و سلام گرم گرمی حتماً برسان

یاد نرود

در حاشیه نامه نوشته شده بود:

مادرجان اگر بخواهم هی نامه برایت بنویسم تا صبح هم مینویسم. مادر جان میدانی که من چقدر قدر تو را می‌دانم و من هم تو را در آخرین خون پاکم هرگز فراموش نمیکنم

زندگینامه شهید غلامرضا احمدی

شجره طیبه اسلام از دیرباز با اخلاص مخلصان به مجاهدت مجاهدان و خون شهدا محفوظ از گزند روزگار آن به نسل‌های آتی و امانت رسیده است. از پیش مردانی که در قله ایمان تنها به ملکوت اعلا سر تعظیم فرود می‌برند و مردانی که بردبار و ثابت قدم بر خصم زبون فائق آمده و همچون ستارگانی فروزان در آسمان گلهای دلباخته امیدوارانه می‌درخشند و شهید غلامرضا احمدی در زمره این دلاورمردان بود؛ که اخلاص را در جهاد و ایمان را به شهادت ترجمه نمود.

وی به سال ۱۳۴۰ شمسی در بخش آغاجاری به اذن پروردگار پا و عرضه حیاط گذاشت. حُسن سلوک و رفتار و نزاکت و ادبش او را در میان افراد خانواده متمایز گردانده بود. از میان تلاش و زحمت‌هایش می‌توان به این واقعیت پی برد که شهید احمدی بیش از دیگران در حیطه فقر و تهیدستی پلکان ایمان به خداوند یکتا را می‌پیمود. شهید غلامرضا پس از اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل تحت یگان ۸۱ رزمی، به جنگ با جائران و مستکبران جانانه برآمد. چرا که به یقین مستضعفین را وارثان واقعی زمین می‌دانست. اما سرانجام این مستضعف مجاهد عزتی جاوید بود کهدر  ۲۵ مهرماه سال ۱۳۶۰ شهادت به لقاء الله پیوست.

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *