وصیت نامه شهید اسماعیل کنارکوهی
به نام آنکه جان میدهد و جان می ستاند
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَالْعَصْرِ ﴿١﴾ إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿٢﴾ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿٣﴾
شهادت ارزشی است که از اولیا به ما رسیده است. «امام خمینی(رضوان الله علیه)»
با سلام و درود به امت و ملت شهید پرور و قهرمان، پدر و مادر عزیزم سلام علیکم؛ امیدوارم که حال همگی شما در پناه حق خوب باشد و در راه اسلام کوشا باشید و امیدوارم که برای من ناراحت نباشید، برای اسلام ناراحت باشید، که مبادا شکست بخورد؛ از شما میخواهم در تمام اجتماعات شرکت نمایید و برای من گریه نکنید و لباس سیاه نپوشید؛ بلکه برای امام حسین(علیه السلام) گریه کنید و به خواهرانم بگویید که به دعای کمیلها بروند و همچنین به برادرانم بگویید که مسجدها را خالی نگذارید و امام بزرگوارمان را تنها نگذارید. و چه زیباست آگاهانه به پیشواز شهادت رفتن؛ چه شیرین است جان دادن در راه خدا؛ و چه عظیم است تکلیف دفاع از اسلام و مسلمین. به انهایی که دل به این دنیا بستهاند بگویید که، دنبال پول و ثروت نروند و غیر انسانی دوری کنید و جلوی نفس اماره خود را بگیرید و به آنها بگویید که این جهان مزرعه آخرت است .و تا آنجا که میتوانید کارهای خوب و خدائی انجام دهند و به برادرانی که به مسجدها میآیند بگویید که، جلوی کارهای این منافقان را بگیرند و فرصت کار کردن برای آمریکا و شوروی ندهید و آنها را سرکوب کنید و به اینها بگویید که هنوز فرصت است که به دامن اسلام برگردند. من از خدا میخواهم که مرا ببخشد و مرا از این همه گناه پاک بدارد و من بلکه با شهادتم بتوانم این همه گناه را از روی دوشم بردارم و جزء بندگان خدا باشم.
خوش بهاری آمد از خون شهیدان عین خوش را
آفرین صد آفرین تا فکه را […] بگیرید
و از مادرم متشکرم که من را به این راه تشویق کرد و امانت خدا را پس داد و از پدر و مادرم میخواهم که مرا ببخشند که برای آنها کاری نکردم و باعث زحمت آنها شدم و امیدوارم که از من ناراحت نباشید و مرا ببخشید که نتوانستم برای شما فرزند خوبی باشم و امیدوارم که مرا حلالم کنید. اگر مرا حلالم نکنید دیگر جزء شهدا قرار نخواهم گرفت و از اینکه نتوانستم در این دنیا برای شما کاری بکنم، در آن دنیا شما را شفاعت میکنم و از برادران و خواهرانم بخشش میخواهم که آنها را ناراحت کردم و از بچههای لین میخواهم که مراسم من را خیلی خوب برگزار بکنند و میخواهم که به نماز جمعههای مسجدها بروند و مسجدها را خالی نگذارند و جبههها را خالی نگذارند و همیشه یار امام باشند و از بچهها میخواهم که مرا ببخشند و اگر کاری ناپسند از من دیدهاند و اگر کسی از من پولی دارد مرا ببخشد و از بچهها و دوستان میخواهم که یک ماه روزه و نماز برایم بگیرند و اگر جسد مرا پیدا کردید از کسانی که جسد را حمل کردهاند، متشکرم و جسدم را در پهلوی قبر منوچهر عباسی دفن کنید.
سوی دیار عاشقان روی به خدا میرویم، روی به خدا میرویم
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار، رزمندگان اسلام پیروز شان بفرما
زندگینامه شهید اسماعیل کنارکوهی
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید اسماعیل کنارکوهی در سال ۱۳۴۶ در خانوادهای مذهبی و ارادتمند به خاندان عصمت و طهارت در شهر آغاجاری پا به عرصه وجود گذاشت. وی دوران کودکی را در دامن پر مهر و محبت پدر و مادر تحت تربیت اسلامی گذراند و با تعالیم مقدس اسلام آشنا گردید. با عشق و علاقه به درس و تحصیل مقطع ابتدایی را با موفقیت گذراند و دوره راهنمایی را با تلاش و جدیت و با نمرات عالی به پایان رساند و سپس وارد آموزشگاه حرفهای شرکت نفت آغاجاری گردید و به استخدام شرکت در آمد و تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه و به کارگری در شرکت نفت مشغول گردید. شهید اسماعیل رابطهاش با والدین و اقوام و دوستان بسیار صمیمی و برای آنها احترام خاصی قائل بود. با اولین برخورد هر کس را جذب و شیفته خود میکرد. هرگز راضی نبود کسی از او ناراحت شود. او اخلاق پیامبر اکرم(صله الله علیه و آله وسلم) را سرمشق خود نموده بود و آداب اسلامی را مراعات میکرد. شهید اسماعیل اکثر اوقات را در حال سکوت و آرامش میگذراند و بیشتر در خود فرو میرفت و به نماز و واجبات الهی عشق میورزید و ضمن حضور همیشگی در نماز جماعت دوستان را دعوت به نماز جماعت مینمود. با اوجگیری انقلاب اسلامی همدوش ملت قهرمان ایران در تظاهرات فعالانه شرکت و علیه رژیم دیکتاتوری پهلوی شعار میداد. با پیروزی انقلاب اسلامی در محافل و مجالس مذهبی شرکت فعالی داشت و در رشد بینش اعتقادی و معنوی خویش سعی زیادی مینمود. در برنامههای فرهنگی و عبادی مسجد حضور فعالی داشت. با شروع جنگ تحمیلی با عشق به جبهه و شهادت پس از فراگیری آموزشهای نظامی از طرف بسیج در جبهههای حق علیه باطل حضور مستمر داشت و در عملیاتهای رمضان، والفجر مقدماتی، خیبر، بدر رشادتهای زیادی از خود نشان داد و سرانجام اسماعیل در تاریخ ۲۸/۱۱/۶۴ در عملیات والفجر ۸، در آزادسازی فاو، در حین نبرد سنگین با دشمنان بعثی، در جاده ام القصر، با اصابت تیر در پاتک مزدوران عراقی، به آرزوی دیرینه خود رسید و به فیض شهادت نائل آمد.
و السلام
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد