شهیدان الياس و صمدالله آقاجري

   اين يادنامه قبل از آن كه عطر و بوي اين دو شهيد گرانقدر را در مشام جان زنده كند از پدر شهیدان،مرحوم حاج کهزاد مي گويد كه اين دو لاله را در سايه ي خود پرورد و ساليان دراز در مسجد علي آباد قامت نماز مي بست. شهيدان الياس و صمدالله آقاجری هر دو در آبادان چشم به جهان گشودند. الياس در سال ۱۳۳۶ و صمدالله در سال ۱۳۴۳، هر دو در دامان خانواده اي پاك رشد كردند و با شير مادر از سرچشمه ي زلال محبت اهل بيت سيراب گشتند.

   الياس قبل از انقلاب خواب ديده بود كه مردي بزرگ ملت ايران را رهبري       مي كند و به همين جهت در پيروزي انقلاب مشتاقانه شركت كرد و بعد از پيروزي انقلاب به سپاه پاسداران آبادان پيوست. او مردي قانع و سازگار با مشكلات زندگي بود كه به پدر و مادر عشق مي ورزيد و در كسب رضايت آنها از هيچ كاري دريغ نمي كرد.

   صمدالله همچون برادرش خونگرم و صميمي و مهربان بود، اهل نماز و روزه، با چهره اي آراسته و مرتب، هميشه لبخندي بر لبانش جاري بود و پيوسته با خانواده و دوستان مزاح مي كرد. او با پشتكار و هوش كم نظير خود اغلب مورد توجه مسئولين بسيج بود.

   با شروع جنگ تحميلي خانواده اين دو شهيد بزرگوار به اميديه (علي آباد) مهاجرت كرد، امّا اين دو عزيز فقط چند بار آن هم براي مدت كوتاهي در اميديه حضور داشتند و بلافاصله براي دفاع از شهر خود آبادان به جبهه برگشتند.

   در تاريخ ۱۰/۸/۱۳۵۹ يعني چهل روز پس از آغاز جنگ تحميلي در زمان محاصره ي آبادان هنگامي كه در حلقه ي محاصره ي نيروهاي عراقي گرفتار شدند مردانه در برابر هجوم نيرو هاي عراقي ايستادند و جان خود را تقديم دوست كردند امّا حاضر نشدند كه حتي يك بعثي مزدور قدم به خاك پاك شهرشان نهد و در اين راه از بذل جان دريغ نكردند و در جبهه مَدَن به فوز عظيم شهادت نایل شدند اگر چه پيكر مطهرشان به دست نيامد امّا ياد و خاطره ي اين دو شهید عزیز و پدر فرزانه شان هيچ گاه فراموش نخواهد شد. روحشان در بهشت برين غرق شادي باد.