زندگینامه شهید ولی الله عباسیان

بسم الله الرحمن الرحیم

 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

شهید ولی الله عباسیان در سال ۱۳۴۱ در خانواده‌ای متدین در شهر آغاجاری دیده به جهان گشود. ایام کودکی را تحت تربیت اسلامی در دامن پدر و مادر پرورش یافت. دوره دبستان را با علاقه به درس و مدرسه با موفقیت گذراند. مقطع راهنمایی را با تلاش و جدیت طی کرد و وارد دبیرستان شد و همزمان با خواندن کتاب های درسی، کتاب های سیاسی، اخلاقی را جهت رشد بینش فکری مطالعه می کرد. در نمازهای جماعت و مسجد و کتابخانه شرکت فعالی داشت سال آخر دبیرستان مصادف با اوج گیری انقلاب اسلامی در تظاهرات و فعالیت‌های انقلابی فعالان شرکت می نمود. با پیروزی انقلاب اسلامی در جهت حفظ انقلاب تلاش فراوانی داشت و به عضویت سپاه پاسداران درآمد و خدمات شایانی در این نهاد مقدس نمود. شهید ولی الله با پدر و مادر و افراد خانواده رابطه صمیمی و با دوستان اخلاق اسلامی داشت و با دیگران خود را کوچک تر از همه و خوش رو نشان می داد. در گفتار و کردار هایش اخلاق زائدالوصفی داشت و در میان برادران پاسدار به عنوان انسانی امین و خوش قول و با اخلاق شهرت داشت. در برپایی دعای کمیل و توسل پیشتاز بود و در برخورد با مشکلات صبور و با وقار و در حل و برطرف کردن موانع با خونسردی تمام می کوشید. نسبت به فقیران دلسوز و توجه زیادی به آنها داشت. در انجام عبادات الهی دقت و خالصانه آنها را به جای می آورد و در نماز جماعت حضور فعال و دوستان را تشویق به جماعت و فعالیت‌های دینی می نمود. بر اساس سنت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم ازدواج نمود و صاحب یک فرزند می باشد. شهید ولی الله با علاقه به حفظ جمهوری اسلامی در جبهه‌های حق علیه باطل حضوری خالصانه با دشمنان بعثی مبارزه نمود و در عملیات های بیت المقدس، والفجرمقدماتی، فتح المبین شرکت و ایثارگری‌های فراوانی از خود نشان داد و سرانجام پس از عمری مجاهدت در راه خدا در عملیات پیروزمندانه خیبر شرکت و در منطقه عملیاتی دجله و فرات در تاریخ ۶۲/۱۲/۶ به فیض شهادت نائل آمد.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

شهید نجفقلی خلیلی

وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.


زندگینامه شهید نجفقلی خلیلی

 شهید نجفقلی خلیلی فرزند حسن قلی در سال ۱۳۴۴ در شهر ایذه در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط تربیتی و دینی پرورش یافت و با فضائل اخلاقی و مذهبی آشنا گردید و افراد خانواده و دوستان خود را به انجام کارهای خوب و دینی هدایت و رهنمون می‌ساخت. وی از همان ابتدا رابطه‌اش با والدین و اطرافیان بسیار خوب بود و با آنها با مدارا و فروتنی بسیار برخورد می‌کرد و به همسایگان و دوستان در همه کارها کمک می کرد

 وی دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند و وارد دوره دبیرستان شد و تا سال اول نظری ادامه تحصیل داد و با شروع جنگ تحمیلی مدرسه را رها و از طریق سپاه پاسداران آغاجاری به عنوان بسیجی به جبهه های نبرد اعزام شد.

 شهید نجفقلی خلیلی با حضور دلاورانه خود در جبهه های حق علیه باطل، ضمن فداکاری و ایثارگری‌های فراوان در تاریخ ۶۲/۱۲/۸ در منطقه عملیاتی مجنون بر اثر اصابت ترکش خمپاره و مجروحیت شدید به فیض شهادت نایل آمد.

 روحش شاد و یادش گرامی باد

شهید موسی امیری پور

زندگی نامه شهید موسی امیری پور

 شهید موسی امیری پور فرزند محمد در سال ۱۳۴۳ در شهر امیدیه در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط تربیتی پرورش یافت و با فضائل نیک اخلاقی آشنا گردید. افراد خانواده و دوستان خود را به انجام کارهای نیک هدایت و رهنمون می‌نمود. رابطه اش با والدین بسیار مهربان و با فروتنی برخورد می کرد. دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند و سپس وارد دوره دبیرستان شد و تا سال دوم متوسطه ادامه تحصیل داد و با آغاز جنگ تحمیلی از طریق سپاه آغاجاری به عنوان بسیجی به مناطق جنگی اعزام شد.

شهید موسی امیری پور ضمن فداکاری و ایثارگری فراوان در تاریخ ۶۵/۱۱/۵ در منطقه عملیاتی خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد.

 یادش گرامی و راهش پر رهرو باد 

شهید عباس کلاه کج

بسم رب الشهدا

زندگینامه پاسدار شهید عباس کلاه کج

برادر عباس کلاه کج در سال۱۳۴۰ از دنیا پر از بلاها بدنیا آمد ولی افتخارآمیز تولد یافت. وی دوران تحصیلاتی خود را در منطقه آغاجاری طی نمود و مراحل درسی خود را در شهر آغاجاری ادامه داد و در همان آغاز سنین کودکی با مادرش انس خوبی گرفته بود. وی در حین تحصیلات به مراسم مذهبی و تشکیلاتی فعالیت چشمگیری داشت اولین نفر بود در اوایل انقلاب بر علیه رژیم طاغوتی مبارزات خود را از سرگرفته بود و در راه پیمایش ها و مراسم سینه زنها فعالیت و شرکت داشت. عباس چون خود مزه تلخ استعافه را کشید بود. همواره رسمی بیشتری داشت که بینوایان کمک کند. عباس هیچوقت شب بدون وضو به بستر نمی رفت پس از پیروزی انقلاب و دوره دبیرستان که با موفقیت کامل و پیرو استعداد سرشار ذهنی پشت سرگذاشت. با همکاری برادران مذهبی به فعالیت های سپاه آشنا گردید و از آنجا که اهداف مالی خود را در سپاه پاسداران متجلی می دید بلافاصله در این نهاد مشغول فعالیت و خدمت شد و در تاریخ سال ۵۹ به عضویت ذخیره سپاه درآمد .

از این زمان مرحله جدیدی از زندگی کوتاه عباس پر ثمر و آغاز گردید و فعالیتهای خدا گونه وی در سپاه به پیشبرد ان کمک فراوانی نمود. برادر عباس کلاه کج با شناخت مسیر پیروز الله آگاهانه در آن گام نهاد و مسیر الهی را به سرعت طی نمود. علمش را با عمل می آموخت و در آموختن آنچه فرا گرفته بود لحظه ای فروگذار نمی کرد. جوانی مخلص و با ایمان و پاکدل بود با قلبی بسیار افتخار آفرین بود عاشقی پاکباخته و فداکار بود. شور و شوق به حدش در به انجام داده انچه در با تنش بود محول می شود خود حاکی از شناختی بود که او نسبت به الله پیدا کرده و بیانگر طغیانی بود که در روح سرکش برافروخته اش نمی گذارد.

قلب پر عطوفت و رفتار گفتار مهر آمیزش جای او را همچون پدری مهربان در میان برادران و خواهراش بازکرده بود و شاید همین مسئله سبب پیوند عمیق در خانواده او شده بود .

شهید عباس کلاه کج در مدت کوتاه فعالیت پر ثمرش چندین بار مشتاقانه به جبهه رفت و دوشادوش برادران رزمنده اش تنها سلاح خود، را بکار گرفت تا دینی را که فکر می کرد خون شهدا ئ اطاعت از اوامر ولی امر امام بر دوش او گذاشته است بانجام رساند ولی باز این مختصر روح والای او را قانع نمی ساخت و لذا یکباره یکماه در جبهه بود و ماموریتی پذیرا شد تا در جبهه به عنوان یک رزمنده به ادای دین بپردازد در حمله های دارخوئین و بستان و حمله بیت المقدس شرکت چشم گیری داشت .

عباس هیچ وقت کاری را که انجام می داد برای دوستانش یا خانواده اش تعریف نمی کرد. همزمان با اوج گیری انقلاب فعالیت او آغاز گشت و با پخش پوسترها و نوار و اعلامیه علیه طاغوت زمان شرکت فعال داشت پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به کمک دیگر برادران محل کمیته ای در مسجد و در کانتینر روبروی شهربانی آغاجاری در آنجا شبها همچون دیگر عزیزان به پاسداری و گشت زنی پرداخت. با شروع جنگ تحمیلی با اینکه در سال چهارم نظری بود عازم جبهه شد و به جبهه دار خوئین جاده اهواز-خرمشهر رفت در تابستان سال۵۹ در سپاه پاسداران رفت و چهار ماه تابستان را در انجا بود .

شهید عباس کلاه کج با وجود اینکه فعالیت و پشتکار دائمی که از خودشان می داد ولی باز هم روح خدا جویش ارضاء نمی شد و همواره در فکر رزمندگان بود تا اینکه در تابستان۶۰ برای مدت چهل روز در جبهه رفت. با آغاز سال تحصیلی جدید به آغاجاری بازگشت و همواره به فعالیت های خود ادامه داد .

بخصوص با عملکرد های منافقین حق قاطعانه برخورد میکرد سهم وافری در آرامش شهر و برپایی مراسم مذهبی به ایام مختلف بعهده داشت در اوایل سال۱۳۶۱ برای آخرین بار رهسپار جبهه شد و با وجود مخالفتهائی که از طرف خانواده و دوستانش و دیگر برادران او می شد اما عزم خود را جزم کرده و راه را انتخاب نموده بود و توصیه ها نتوانستند کوچکترین خللی در تصمیم مقدس او بوجود آوردند.

سفر سوم شهید عباس به سوی معبودش شکل تازه ای داشت؛ اینبار سفارشهای زیادی به والدین و دیگر برادران خود نمود گویا می دانست که دیگر بر نمی گردد. زیرا هر کس به مهمانی خدا می رود نظر به وجه ا… می کند و در آن مقام این جسم خاکی را تحمل این عروج نیست. آری شهید عبای کلاه کج دریانی در جبهه بازی دراز طی  عملیاتی در طلوع بیت المقدس تاریخ ۲۳اردیبهشت ماه۶۱ در جبهه خرمشهر شربت شهادت نوشید و به خیل عظیم شهیدان پیوست و حیات جاوید را برای خود به ارمغان آورد و اجرا جهاد خود را دریافت نمود.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

شهید شنبه مهرجو

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۱۶۹

زندگی‏‌نامه شهید شنبه مهرجو

شهید شنبه مهرجو فرزند عبدالرحمن در سال ۱۳۴۶ در یکی از روستاهای شهر رامهرمز در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود دوران کودکی را در محیطی تربیتی پرورش یافت و با فضائل نیک اخلاقی آشنا گردید.

رابطه‌‏‏‏اش با والدین بسیار مهربان و با فروتنی بسیار با آنها برخورد می‏کرد . دوران تحصیلی ابتدایی را با موفقیت سپری کرد سپس به کار و تلاش پرداخت با توجه به فرا رسیدن زمان خدمت سربازی از طریق سپاه پاسداران اعزام و مشغول به انجام وظیفه شد.

با توجه به نیاز در مرزهای کشور و منطق عملیاتی جنگی از طریق یگان محل خدمت خود به جبهه‏‌های نبرد اعزام شد.

شهید شنبه مهرجو پس از چندین ماه حضور دلاورانه در مرزهای میهن اسلامی ضمن فداکاری و ایثارگری‌‏های فراوان در تاریخ ۲۶مهرماه۶۶ در منطقه عملیاتی ماووت بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

روحش شاد و یادش گرامی باد