شهید کلاه کج

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۱۶۹

وصیت نامه پاسدار شهید کلاه کج

سلام بر پدر و مادر عزیزم، سلام مرا صمیمانه ترین و گرمترین شادی ها پذیرا باشید و منتظر پیروزی رزمندگان اسلام در چند روز آینده باشید. پدر و مادر عزیزم میدانم که شما را خیلی اذیت، حتی توهین و پرخاش به شما کردم. ولی میدانم که شما اینقدر سنگدل نیستید که به من نفرین کنید هرچند که هرچه بگوئید و بکنید حق دارید شما خیلی بر من حق دارید و من این همه حقانیتی که برگردن من دارید فراموش نخواهم کرد و همیشه از درگاه خداوند متعال خواستارم که شما را در زندگی پیروز و موفق دارد. پدر و مادر عزیزم شما میدانید که من خیلی دلم میخواست در این حمله سرنوشت ساز شرکت نمایم ولی شما مخالفت میکردید و می گفتید که درد  و یا سه حمله شرکت کردید و دیگر نمی خواهیم بروی، درست است من درد و یا سه حمله ای که در گذشته شد شرکت کردم ولی این کفایت این همه رحمت های خداوندی که به من داده را نمی کند و خداوند بر ما حق دارد. آیه ای است به این صورت که: اناالله و انا الیه راجعون ما از خدائیم و به سوی او باز میگردیم یعنی او به ما جان داد و ما را آفرید و یکروزی هم این جان را از ما خواهد گرفت. پس چه بهتر که در راه او با کافران مبارزه کرده و کشته شویم نه در بستر بیماری. ما هر خدمتی در راه او بکنیم باز هم کم کرده ایم و بهترین خدمتی که من میتوانم در راه او انجام دهم جهاد بر علیه کافران منافقان و مستکبران است کافرانی همانند صدام و مزدورانش که این همه سرزمین های ما را گرفتند این همه کشتند و این همه خوردند و این همه بردند و چه تجاورزاتی که بر علیه سرزمین ما نکردند و ما میریم که تو شهرها و سرزمین های وسیع اسلامیمان را از لوث متجاورزان بعثی پاک کرده و ایران را گورستان بعثی ها بکنیم. به امید پیروزی حق علیه باطل.

و سخن دیگرم با کسانی است که در راس ارگان ها نشستند مخصوصا در منتطه خودمان. ای برادرانی که هم اکنون در راس ارگان ها و سازمان ها نشسته اید تو را به خدا ۱۰۰هزار شهیدی که چه در اوایل انقلاب و چه در جنگ تحمیلی خون پاکشان را برای آبیاری و رشد درخت اسلام نثار کردند، دست و قلم شما را به عنوان یک برادر کوچکتر و یک رزمنده اسلام ار راه دور می بوسم، بیائید و برای اسلام واقعی کار کنید و برای مردم محروم مستضعفی که این انقلاب را بوجود آوردند. کمبود ها و نیاز های آنها را برآورده کنید اینقدر برای مقام روبروی هم قرار نگیرید برای مردم مستضعف کار کنید. من خیلی معذرت میخواهم که این همه گستاخی کردم ولی چه بکنم که این دل من خیلی غصه ها دارد. چون در منطقه خودمان بودم و این چیزها را می دیدم و می شنیدیم، باز هم می گوییم دست و قلم شما را از راه دور می بوسم، برای مردم مستضعف کار کنید. از اهالی مسلمان آغاجاری میخواهم به عنوان یک برادر کوچکتر،  فعالیت های اسلامی خودشان را گسترش دهند هر چند خود هیچ فعالیتی نداشتیم ولی من به اشتباه خودم پی برده ام و نمی خواهم که شما هم به این درد مبتلا شوید و من آمده ام جبهه که مقدار ی از این کارها را که مبارزه بر علیه کافران است انجام دهید.

به امید پیروزی تمامی ما بر علیه مستکبران، برادرانم حسین، حسن و غلام سلام مرا از راه دور پذیرا باشید. از خداوند متعال خواهانم که آرزوی برادرم حسین را برآورده گرداند و برادرم حسن در کارهایش پیروز. غلام جان امیدوارم که فعالیت های اسلامی خود را ادامه دهید. و از خواهرم میخواهم که حجاب خود را همچون زینب نگه دارد. محمد جان را از راه دور میبوسم. صادق بهمئی، قدرت ا… شیرالی و اصغر قلندر نژاد امیدوارم که در کارهایتان موفق باشید از شما میخواهم که فعالیتهای  اسلامی خودتان را فراموش نکنید و ان ها را گسترش دهید به کوری چشم حسودان و کافران و خیانت کاران .

به امید پیروزی تمامی شما بر کافران و منافقان و به امید پیروزی تمامی رزمندگان اسلام علیه کافران بعثی .

والسلام

خدایا ، خدایا ترا به مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار – از جان ما بکاه و به جان او بیفزا

وای اگر خمینی حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد. نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی.

شهید منوچهر ایرانپور

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۱۶۹

زندگینامه شهید منوچهر ایرانپور

شهید منوچهر ایرانپور فرزند سیف الله در سال۱۳۳۹ در شهر آغاجاری در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیطی تربیتی پرورش یافت و با فضایل نیک اخلاقی آشنا گردید.

افراد خانواده ودوستان خود را به انجام کارهای نیک هدایت و رهنمون می نمود. رابطه اش با والدین بسیار مهربان و با فروتنی بسیار با آنها برخورد میکرد. دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند سپس وارد دوره دبیرستان شد و موفق به اخذ دیپلم گردید.

با توجه به فرا رسیدن زمان خدمت مقدس سربازی از طریق ارتش اعزام شد. وی با آغاز جنگ تحمیلی از طریق یگان محل خدمت به مناطق جنگی اعزام شد.

شهید منوچهر ایرانپور ضمن فداکاری و ایثارگری فراوان در تاریخ ۴بهمن ماه۵۹ در منطقه عملیاتی شهر آبادان بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد.

راهش گرامی و راهش پر رهرو باد

شهید محمدرضا بهمئی

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۱۶۹

زندگینامه شهید محمدرضا بهمئی

شهید محمدرضا بهمئی فرزند علی در سال۱۳۴۷ در شهر رامهرمز در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیطی تربیتی پرورش یافت و با فضائل نیک اخلاقی آشنا گردید.

افراد خانواده و دوستان خود را به انجام کارهای نیک هدایت و رهنمون می نمود رابطه اش با والدین بسیار مهربان و با فروتنی بسیار با آن ها برخورد می کرد. دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند وی با آغاز جنگ تحمیلی از طریق سپاه پاسداران آغاجاری به عنوان بسیجی به مناطق جنگی اعزام شد

شهید محمدرضا بهمئی ضمن فداکاری و ایثارگری فراوان در تاریخ ۴تیرماه۶۷ در عملیات پدافندی در منطقه عملیاتی جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

شهید محمدرضا عباسی

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۱۶۹

زندگینامه شهید محمدرضا عباسی

شهید محمدرضا عباسی فرزند عوض در سال۱۳۴۰ در شهر آغاجاری در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیطی تربیتی پرورش یافت و با فضایل نیک اخلاقی آشنا گردید. رابطه اش با والدین بسیار مهربان و با فروتنی با آن ها برخورد میکرد. دوران تحصیلی ابتدایی را با موفقیت سپری کرد . با پیروزی انقلاب اسلامی وارد سپاه شد و به عنوان پاسدار رسمی به انجام وظیفه پرداخت.

با آغاز جنگ تحمیلی و شدت گرفتن جنگ از طریق سپاه پاسداران آغاجاری به جبهه های نبرد اعزام شد.

شهید محمدرضا عباسی پس از چندین ماه حضور دلاورانه در جبهه های نبرد در هنگام درگیری با دشمن ضمن فداکاری و ایثارگری های فراوان در تاریخ ۲۲مهرماه۵۹ در منطقه عملیاتی محور آبادان-خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

روحش شاد و یادش گرامی باد

شهید محمدرضا توکلی زاده

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۱۶۹

زندگینامه شهید محمدرضا توکلی زاده

شهید محمدرضا توکلی زاده فرزند رحمان در سال ۱۳۴۱ در شهر اهواز در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی در محیطی تربیتی و دینی پرورش یافت و با فضایل اخلاقی و مذهبی آشنا گردید. او افراد خانواده و دوستان خود را به انجام کارهای خوب و دینی هدایت و رهنمون می ساخت. وی همان ابتدا رابطه‏اش با والدین و اطرافیانش خوب بود و با آن ها با مهربانی و فروتنی بسیار برخورد میکرد و به همسایگان و دوستان در همه کارها کمک می کرد.

وی دوران تحصیلی ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند و وارد دوره دبیرستان شد که موفق به اخذ دیپلم گردید. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسدارن وارد سپاه شد وبه عنوان پاسدار به حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی پرداخت وی با آغاز جنگ تحمیلی از طریق سپاه پاسداران آغاجاری به جبهه های نبرد اعزام شد.

شهید محمدرضا توکلی زاده با حضور دلاورانه خود در جبهه ها ضمن فداکاری و ایثارگری های فراوان در تاریخ ۲۲اسفندماه۶۳ در منطقه عملیاتی جنوب بر اثر اصابت ترکش خمپاره و مجروحیت شدید به فیض شهادت نائل آمد.

روحش شاد و یادش گرامی باد

 


برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی عکس کلیک کنید

شهید سید محمدرضا بلادی

بسم رب‏الشهدا

زندگینامه پاسدار شهید سید محمدرضا بلادی

شهید سیدمحمدرضا بلادی در سال۱۳۴۰ مصادف با روز تولد هشتمین پیشوای امامت حضرت رضا(ع) در یک خانواده ضعیف و مذهبی به دنیا آمد. از همان کودکی با مسجد آشنا شد. با فطرت پاکش راه درست خود را یافته بود. دوران دبستان خود را به پایان رسانید و به دوره راهنمایی پا نهاد او کوشش میکرد که دانش آموزان را جذب مساجد نماید و به آنها نماز بیاموزد. سپس روانه دبیرستان شد و در دوران دبیرستان آنچنان شور مذهبی داشت که در هرجا با دوستان بود تکیه کلام او مکتب اسلام و محرومین بود. پس از فراغت از تحصیل در تابستان‏ها به علت همدردی و احساس رنج مستضعفین برای کار به شرکت‏های اطراف آغاجاری میرفت چرا که خود از خانواده‏‌ای مستضعف بود و به خوبی درد مردم را احساس میکرد. تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) به اوج خود رسید و او که عاشق‏‌وار یارش را پیدا کرده بود مشتاقانه نوارهای امامش را مخفیانه گوش میداد و در پخش نوارهای امام خمینی(ره) سعی و تلاش فراوان داشت در یک شب به همراه دوستان در مسجد نوار سخنرانی امام را گوش میداد مامورین نظام پوسیده شاهنشاهی متوجه شدند که با کوشش و تلاش فراوان همراه با شهید علی اکبر تاریج در یک قبر کنده شده در قبرستان پنهان میشود و موفق به فرار میگردد. او پیام‏ها و اعلامیه‏‌های امام را تا پاسی از شب گذشته تکثیر و به وسیله دیگر برادران در منازل پخش مینمود. در اولین راهپیمایی ضد رژیم جزو افراد شعاردهنده بود. کینه و انقلابی و اسلامی او آنقدر زیاد بود که همیشه می‏گفت ایکاش اساحه میداشتم و همه این‏ها را در یک شب به هلاکت میرساندم و در حمله‌‏ای که دژخیمان رژیم پهلوی به مردم مسلمان میدان جعفر در تاریخ ۱۸بهمن‏‏‌ماه۵۷ کردند جزو یکی از افرادی بود که به یاری مردم شتافت و با دیگر برادران خود منزل رئیس شهربانی وقت را به آتش کشید.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت انجمن توحیدی درآمد. بعد با سایر برادران وخواهران راهنمائی و دبیرستان دست به تشکیل کانون انجمن‏های اسلامی دانش‌‏آموزان آغاجاری زد و در سطح منطقه مشغول به کار شد. در تشکیل و جمع نمودن برادران جهت دعای کمیل فعالیت بسیار نمود و جز اولین کسانی بود که موفق به تشکیل جلسات دعای کمیل در منزل خود و دیگر برادران حزب‏‌الهی شد. پس از اخذ دیپلم جهت پاسداری از انقلاب اسلامی وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاجاری گردید و در قسمت عملیات سپاه شروع بکار کرد و با شروع جنگ تحمیلی به جبهه فارسیات اعزام و شجاعانه جنگید و پیروزمندانه از آن جبهه برگشت و بعد از آن در طی یک ماموریتی که داشت بر اثر تصادف دست وی به شدت شکست و به مدت سه ماه در بستر بود و همیشه ناراحت بود و می‏گفت که من نباید اکنون در بستر بیماری باشم باید در جبهه بوده و برعلیه صدامیان کافر بجنگم.

باز با شور و عشقی که به انقلاب داشت و با وجود شکستگی دستش در حین ماموریت در قسمت روابط عمومی بخش تدارکات سپاه شروع به کار کرد ولی عشق به شهادت او را یک لحظه آرام نمی‏گذاشت و دوباره روانه جبهه و سلمانیه گردید و به نبرد با مزدوران بعث عراق پرداخت و در این هنگام ترکش خمپاره به پای وی اصابت نمود پس از اینکه از جبهه سلمانیه برگشت جهت همکاری با مامورین آتش‌‏نشانی در خاموش کردن آتش‌‏سوزی که بر اثر بمب گذاری مزدوران آمریکا در قسمتی از لوله‏‌های گاز مسیر امیدیه – ماهشهر کار گذاشته شده بود اعزام گردید و در حین انجام ماموریت مزدوران بمب دیگری را در فاصله دورتر از بمب اول کار گذاشته که در نتیجه انفجار قسمتی از گوش و سر وی به شدت سوخته و مدتی به استراحت پرداخت و پس از بهبودی نسبی داوطلبانه به جبهه دارخوئین اعزام میشود یکی از همسنگران وی میگوید که ما دو روز قبل از شهادت محمدرضا ترکش خمپاره به دست او اصابت میکند و او به همسنگر خود میگوید که ما فردا باید برگردیم آغاجاری و شهید هم نشدیم او در جواب میگوید ما هر وقت لیاقت شهادت را پیدا کردیم خداوند شهادت را نصیب ما میکند و شب بعد ساعت ۱۰ به رودخانه میرود و غسل شهادت میکند که بر اثر درگیری برادران پاسدار با مزدوران بعث عراق در جبهه دارخوئین در روز تولد آخرین گوهر ولایت امام مهدی (عج) به آن چیزی که شب و روز در فراغش می‏سوخت رسید و ندای حق را لبیک گفت.

یادش گرامی و راهش پررهرو باد

شهید شنبه مهرجو

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾
سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۱۶۹

زندگی‏‌نامه شهید شنبه مهرجو

شهید شنبه مهرجو فرزند عبدالرحمن در سال ۱۳۴۶ در یکی از روستاهای شهر رامهرمز در خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود دوران کودکی را در محیطی تربیتی پرورش یافت و با فضائل نیک اخلاقی آشنا گردید.

رابطه‌‏‏‏اش با والدین بسیار مهربان و با فروتنی بسیار با آنها برخورد می‏کرد . دوران تحصیلی ابتدایی را با موفقیت سپری کرد سپس به کار و تلاش پرداخت با توجه به فرا رسیدن زمان خدمت سربازی از طریق سپاه پاسداران اعزام و مشغول به انجام وظیفه شد.

با توجه به نیاز در مرزهای کشور و منطق عملیاتی جنگی از طریق یگان محل خدمت خود به جبهه‏‌های نبرد اعزام شد.

شهید شنبه مهرجو پس از چندین ماه حضور دلاورانه در مرزهای میهن اسلامی ضمن فداکاری و ایثارگری‌‏های فراوان در تاریخ ۲۶مهرماه۶۶ در منطقه عملیاتی ماووت بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

روحش شاد و یادش گرامی باد

صداهنگ(پادکست)/ مصلحت‏‌سازی

ما که سراغ داریم! شما هم جستجو بکنید حتما پیدا میکنید! آن دست از افرادی را که صداشان بلند است در نغ زدن، ایراد گرفتن، امّا یا متوجّه نیستند یا نمیخواهند قبول کنند که مسبب وضع موجود خود آنها(خود ما) هستند(هستیم). همان ها، آن افرادی که جلوی مبارزه با فساد را میگیرند، (یکسری افرادی هستند که در مسیر مبارزه با فساد سنگ اندازی میکنند) افرادی هستند همین دست اشخاصی که در مسیر مبارزه با فساد سنگ اندازی میکنند را بالا میآرند، بهشون اقبال میکنند مثلا تو انتخابات پشتشون رو میگیرند بعد همین افرادی که اینجا پشتیبانی میکنند(همین افراد عامی) در صحبت هاشان اول تا اخر نظام را میشورند، از دزدی و اختلاس صحبت میکنند.
خب این افراد یا شعور ندارند که بفهمند دارند چه کار میکنند! یا من نمیفهمم شان!!!

آخر سر که روسیاهی به ذغال میماند اما چرا با عقل به یکسری مسائل نرسیم که بخواهیم هزینه بدهیم برای فهمیدن یکسری مسائل.

فایل صوتی حاضر سومین قسمت از سری پادکست های سخنرانی رحلت امام سال۹۷ حجت الاسلام قنبریان است.

قسمت های سابق را در پیوند های زیر می توانید دنبال کنید:
قسمت یک/ حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ (مصلحت یابی)
قسمت دوّم/ توهین به شخصیت ها (مصلحت بافی)

قسمت سوّم/ مصلحت سازی

دانلود قسمت سوّم – مصلحت سازی

صداهنگ(پادکست)/ توهین به شخصیت‌ها

در توضیح این پادکست توجه را شما را جلب می‌کنیم به قانون مجازات اسلامی. در قانون مجازات اسلامی ذیل ماده ۶۰۹ آمده است «هر کس با توجه به سمت یکی از روسای سه قوه یا معاونان رئیس جمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه ها و موسسات و شرکت های دولتی و شهرداری ها، در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به سه تا شش ماه حبس یا ۷۴ ضربه شلاق و یا از ۵۰ هزار ریال تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود.»

این پادکست به نقد این قانون می‌پردازد.

دانلود با لینک مستقیم (حجم: ۶MB)

صوت/ حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است

حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا می‌کند برای اسلام. امام خمینی(ره)؛ ۲۵ آبان ۱۳۶۰

کلیپ صوتی شرح مختصری است از این جمله امام(ره) به بیان حجت الاسلام قنبریان

حجم: ۷MB زمان: ۷:۴۵

دانلود با لینک مستقیم